تو به من گفتی از این پس راه نماندست برو
ولی من ماندم و تقدیر چنین خواست که تو
بی وفاشی , بی وفا
من تورا خواسته ام
کنم هر شب فریاد
من به تو دل دادم
ونتوانم گذر از عشق توهرگز
من تورا خواسته ام
چون هنوزم عشقت
میزند زخم بر این دل زیاد
که تورا می خواند
و من هرگز نگردم از عشقت بیزار
من تو را خواسته ام, من تورا می خواهم, من تورا خواهم ساخت
:: بازدید از این مطلب : 322
|
امتیاز مطلب : 65
|
تعداد امتیازدهندگان : 21
|
مجموع امتیاز : 21